راه استنباط قواعد علوم از قرآن و روایات از مسیری می گذرد که مهمترین مقدمه آن ادبیات است و در میان علوم ادبی،علم صرف دارای جایگاه ویژه ای است.درواقع ادبیات قرار است بسیاری از معارف را از متن دین استخراج نماید و ابزار فهم دین باشد.مسلما چنین ابزاری ابتدا خودش نیازمند بررسی و تحلیل اجتهادی است ،یعنی قواعدی که قرار است ابزار فهم دین باشند،ابتدا باید درباره صحت آن مطمئن باشیم.اگرچه علم صرف توسط ادیبان تاکنون توانسته بسیاری از مشکلات فقهی تفسیری را حل نماید لکن هنوز بسیاری از عرصه های فقهی تفسیری وجود دارد که استخراج آن منوط به تحلیلهای اجتهادی در علم صرف است.اجتهاد در علم صرف راه تولید علم را هموار می نماید و دانش جو قادر است بادیدی باز و عمیق معانی جدید را از متن دین برداشت نماید.سعی مولف این کتاب بر عملی نمودن چنین طرحی است که امید است در این راه این توفیق را داشته و توانسته باشد که این نیاز اساسی را رفع نموده باشد.